نفرین بر صهیونیسم

ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است مابرآنیم که این ذکر جهانی بشود

نفرین بر صهیونیسم

ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است مابرآنیم که این ذکر جهانی بشود

چرا آیت الله مصباح جریان انحرافی را فراماسونر نامید؟

با آشکار شدن هر چه بیشتر چهره جریان انحرافی و خواستگاهی که پشت آن خوابیده است، بزرگانی که احساس خطر کردند به میدان آمدند و دست به روشنگری زدند. یکی از این بزرگان که در فتنه ۸۸ نیز وارد میدان شد، آیت الله مصباح یزدی است. آیت الله مصباح یزدی اخیرا نسبت به تفکر فراماسونری هشدار دادند و جریان انحرافی را فراماسونر خواندند.

حجت الاسلام سیدمحمود نبویان، استاد موسسه امام خمینی(ره) در نشستی که در دانشگاه رجایی برگزار شد این مساله را تبیین کرد که چرا آیت الله مصباح جریان انحرافی را فراماسونر نامید. متن سخنرانی وی در ادامه می‌آید.

فراماسونری هزاران جنبه دارد که من دو جنبه ‌از آن را می خواهم عرض کنم. یک جنبه، جنبه سیاسی است، یک جنبه، جنبه فکری، عقیدتی و بنیادین است. آقای مصباح نظر به جنبه سیاسی‌اش ندارد و نمی‌خواهد بگوید این تشکیلات سیاسی، آقای مشایی هم رفته آنجا عضو شده است، آقای مصباح می گوید فکری که مشایی عرضه می کند؛ فکر فراماسونرهاست .

سوال می‌شود چه فکری مگر عرضه می کند؟ مگر آقای مشایی کیست؟ چه کاره است؟ حالا من تا حدود ۵ سال خبر دارم که آقای مصباح خلوت بال به آقای احمدی نژاد پیغام داده است که دو نفر آبروی دولت شما را می‌برند. اسم یک نفر رو من ... دارم سه نفر دیگر چون احتمالیه من نمی‌گویم. آیت الله مصباح ۵ سال پیش گفتند مشایی رو کنار بگذارید. 

آقای مصباح پیش تمام پیش‌بینی‌هایشان درست از آب در می‌آید. دوره انتخابات دوم فقط باید دعا کرد که این پیش بینی آخر درست در نیاید. دوره دوم انتخابات آقای احمدی نژاد، فردایش ما رفتیم پیش حاج آقای مصباح برای آن قائله. رفتیم پیش ایشان و گفتیم این‌ها می خواهند فتنه‌انگیزی کنند،ایشان گفت که این‌ها مهم نیست و رهبری خودشان فتنه را جمع می‌کنند. 

آقای مصباح آن موقع می‌گفت که نکند احمدی نژاد آقای مشایی را به عنوان معاون اول معرفی کند. پارسال طرح ولایت دانشگاه شهید بهشتی آقای مصباح گفته بود فتنه ای در راه است. امسال تو جلسه خصوصی برگشت گفت ان‌شاالله این یکی دیگه حداقل محقق نشود این بار که همه محقق شد ایشان فرمودند خطر مشایی صد برابر بیش‌تر از خطر آقای موسوی و کروبی است. فتنه بزرگ‌تری در راه است این‌ها فوق العاده خطرناک هستند. گول ظاهرشان را نخورید. هر جا آمد ایشان اظهار نظر کرد فقط مسئله برای نظام درست کرده است. 

مسئله بالاتر از ...، هر جا صحبت کرد از رهبری خرج شد، مجبور شد رهبری هزینه شود. همه کار، آخرین کارش هم همین است، رهبری هزینه‌اش را دارد می‌دهد. ایشان در سال ۸۴ که می آید رئیس سازمان ایرانگردی و نمی دانم جهان گردی می شود و سال ۸۵ می رود به ترکیه، در یک مجلس رقصی شرکت می‌کند. این فیلم یک ساعت و پنج دقیقه و بیست و شش ثانیه است که یک دقیقه و چهار ثانیه پس از آغاز، سیزده دقیقه و سی ثانیه چند نوع رقص انجام می‌شود، بعد از آن می‌آید اظهار نظر در مورد اسرائیل انجام می‌دهد. ۲۰۰ نماینده مجلس اعتراض می کنند، دانشجو ها می‌روند جلوی میراث فرهنگی تحصن می‌کنند علیه او و بالاخره هم مجبور می‌شوند مقام معظم رهبری در نماز جمعه اعلام کنند ملت اسرائیل با ما دوستند یعنی چی؟ در انتهای همان دولت اول، می‌‎آید سازمان حج و میراث فرهنگی را ... همه جا را می خواهد بگیرد؛ همه جا را. 

سازمان حج و زیارت را در سازمان میراث فرهنگی ادغام می کند. داد آقای ری شهری بلند می‌شود، باز رهبری هزینه می‌شود. مقام معظم رهبری دستور می‌دهند؟ در کردستان همایشی برگزار می‌شود مشایی هم نشسته زن‌هایی می‌آیند با آهنگ قرآن را می‌آورند. آیت الله مکارم و آیت الله صافی اعتراض می‌کنند. جلوتر می‌آید، می‎گوید حضرت نوح مدیریت نداشت! نتوانست مشکل را حل کند! میرود سراغ یک پیغمبر دیگر این آقای مشایی، یک مرشدی دارند. تحت تاثیر تعلیمات یک آدمی است. او خودش یه معلم است آخر تو چقدر دیوانه‌ای. چقدر جاهلی. آن معلم چقدر اسلام شناسی خوانده؟ اینها یک ذره باور به ولایت فقیه و دین و فقها و علما مطلقا ندارند. ظاهرش را نگاه کنید. آقای یعقوبی، علی یعقوبی. او می‌گوید، حالا ببینید مشایی چرا این حرف را می‌زند که انبیا ناکارآمدند. او می گوید که آقای یعقوبی معتقد است من این جمله را از قول ... نقل می‌کنم، بله من در یک کشف و شهود در یک برزخی حضرت موسی را دیدم گفتم برو بابا کاسه کوزه‌ات را جمع کن قوم خودت رو نتوانستی اداره کنی! این اسرائیل چرا اینجوری دارد انجام می‌دهد؟! بعد می‌گوید ایشان که نتوانست کار انجام بدهد من محکم خوابوندم زیر گوش شارون! شارون که مرده من انجام دادم! شب‌های جمعه هم که می‌رویم کربلا خدمت امام حسین که می‌رسیم همه انبیا هستند منتها حضرت موسی از خجالتی نمی‌آید جلو. می‌رود در کوچه های اطراف می‌نشیند و امام حسین که غذا را تقسیم می‌کند به من می‌دهد یه کاسه غذا را ببرم آنجا. همین است که می‌گوید انبیا تو مدیریتشون موفق نبودند، این ریشه‌اش اینجاست. 

خب! حالا آقای مصباح از کجا فهمیده‌اند؟ آقای مصباح از کجا فهمیده اند این فراماسونری است؟ من افکار فراماسونری را بعضی از بخش‌هایش را برایتان می‌گویم. ببینید، فرماسون که می‌گویند از دو کلمه ترکیب شده؛ فری و ماسونری. فری یعنی آزاده و ماسونری یعنی بنا. بنایان آزاد. از سال ۱۷۱۷ آقای دزاهولیه مبانی معرفتیش را تاسیس کرد، قانون اساسی هم نوشتند سه تا اصل دارند. سه تا اصل خیلی مهم آزادی، برابری، برادری. برگردیم به تاریخ فراماسونری، اکثریت این‌ها فرماسون بودند. براساس یک اندیشه پیش می‌روند اکثریت قریب به اتفاق روسای جمهور آمریکا مثلا اوباما فرماسون است. از ورزشکارها بگویم. دیوید بکام پارسال فرماسون شد. یکی از ویژگی‌های فرماسون‌ها نخبه‌گرایی است. برادری آن‌هایی که هم خط و هم کیش ما هستند. از نکات اساسی که فرماسون‌ها قائلند، اومانیسم است. از کتاب مبانی فراماسونری مولف یحیی هارون صفحه هفتاد می‌گوید: تنها خدایی که فراماسونری قبول دارد، انسان است. بنابراین انسان تنها خدای موجود است. 

ما همیشه اذعان می‌کنیم بالاترین مفاهیم فراماسونری در اومانیسم قرار دارد. بعد ببینید در کلام آقای مشایی چقدر اینها هست. پلورالیزم، هر دینی شد، شد؛ فقط اسلام که حق نیست. مسیحیت هم حق است. اسلام که عتیقه نیست! هر دینی حق است. باستان گرایی، ملی گرایی. اولین کسی که قبر کوروش را در ایران کشف کرد جاسوس انگلستان در ایران است که یک فرماسون است. احیای باستان گرایی و تاریخ پیش از اسلام هدف مشترک وزارت مستعمرات بریتانیا و سازمان فراماسونری در ایران وسایر کشور های اسلامی است. این حرکت در تاریخ معاصر از آخوند زاده، ملکم خان، آقا خان کرمانی و ... آغاز شد. و دیگر فرماسون‌ها نظیر فروغی، پیرنیا آن را پی گرفتند، مانند تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی. 

هدف این جریان معرفی اسلام به عنوان عاملی مخرب در تاریخ ایران و عنوان نمودن این مطلب که تاریخ ایران پیش از اسلام درخشان تر از ایران پس از اسلام است. برای اثبات این فرضیه موهوم نکاتی را از بعضی شخصیت ها می گویم. آثاری نظیر کتاب نامه خسروان اثر جمال الدین میرزا از شاگردان ملکم و آخوند زاده که در تمجید پادشاهان ایران پیش از اسلام و به فارسی سره نوشته شده بود. نمایشنامه عشق و مردانگی اثر ابوالحسن فروغی که در تمجید ایران باستان به رشته تحریر درآمد. از پرویز تا چنگیز اثر تقی زاده؛ ایران باستان حسین پیر نیا؛ فرهنگ پهلوی اثر نادر خانلری؛ وجه مشترک تمام این آثار بزرگنمایی ایران پیش از اسلام است. 

ببینید، آقای مشایی چنین حرف‌هایی می‌زند. آقای مشایی می‌گوید که صف بندی مومن و کافر وجود دارد. این صف بندی وقتی اصالت دارد که فرصت‌ها را برای انتخاب انسان‌ها فراهم بیاوریم. و انسان‌ها به مفهوم واقعی انتخاب خود را انجام دهند. این که مسلمان‌ها بگویند کار ما درست است بقیه اشتباه می‌گویند، یعنی۵.۵ میلیارد انسان را از دایره انسانیت خارج کرده‌ایم. 

خوب نتیجه؛ فقط دین ما درست نیست، همه ادیان درست است. نکته اساسی این است، من گفته‌ام زمان آن که دینی در دنیا جهانی شود، گذشته است. گفته‌اند پس امام زمان چیست، من امروز را می گویم. به آمریکا که مدعی است می‌خواهد دینش را جهانی کند، می‌گویم. بنده گفته‌ام که مردم آمریکا بهترین مردم‌اند! بدون واهمه می گویم جهان آینده متعلق به تمام انسان‌هاست. هر منطقی که بین انسان‌ها فرق بگذارد محکوم به شکست است. (یعنی منطق قرآن محکوم به شکست است). ایشان در سخنرانی خودش می‌گوید: اما نکته دیگری هم هست که من باید عرض بکنم. این نگاه جهانی توسعه سرزمینی، نگاه توسعه دینی و آیین و مذهب خاصی در دنیا نیست، من قبلا گفته‌ام و یک جنگی هم شد. ولی الآن با جسارت بیشتری می‌گویم، دوره‌ای که کسی بخواهد دینی را بر دنیا حاکم کند و نگاه خاص مذهبی را بر دنیا حاکم کند گذشته است. ( تلاش نکنید که اسلام را بیارید) دنیای امروز گوشه‌هایش بیشتر از همیشه تاریخ باز است. امروز همچنان که وزیر امور خارجه تاکید کردند منطق انسانی، الهی، عشق آفرین، دامنه ساز و افق پرداز در دنیا خریدار دارد. این دوره‌ای نیست که هر کسی بخواهد یک دینی را در دنیا فراگیر کند.
سوال: از منطق انسانی الهی گفتید، در جمله قبل گفتید دوره‌ای نیست که انسان بخواهد دینی را در دنیا فراگیر کند... 

جواب: یکی نوع دینداری دئیسم است. دئیسم یعنی دینداری طبیعی. در قرن هجدهم گفتند ما خدا را که قبول داریم، یک سری از اخلاقیات را هم می فهمیم؛ عدالت خوب است ظلم بد است. دین براساس وحی نه دین بر اساس عقل. آقای مشایی من نمی‌گویم تو غرض داری؛ پس نمی‌فهمی. به نظر بنده بیشتر از نفهمی است. جمله اش را دقت کنید. این رو به پیروان همه ادیان می گویم. نه فقط به اسلام و مسیحیت و یهود. به عالی جناب پاپ هم گفتم؛ گفتم این راه راه درستی نیست که ما امروز بخواهیم پیروان اسلام را زیاد بکنیم. 

از ریشه ما دعوا داریم. اما ملی گرایی را برای شما بگویم. اینقدر گند را بالا آوردند. باستان گرایی؛ رفتند کوروش را زنده کردند. اونقدر با ذلت؛ خیلی به خدا قسم درد دارد این نکته را آدم می‌گوید، واقعا ذلیلانه رفتند زانو زدند سر پایین آوردند پیش سفیر انگلستان در ایران؛ همان کسی که، اصلا در فتنه‌ها بیشترین نقش را سفیر انگلستان داشت، که چی؟ شما لطف کنید منشور کوروش را که در موزه شما هست بدهید که شش ماه تو ایران باشد. ایشان هم لطف فرمودند منت گذاشتند!، ایران آوردند. رفتند مجسمه کوروش درست کردند. احمدی نژاد آنقدر جو زده شده چفیه بسیجی را روی گردن این مجسمه انداخت. گفتند منشور کوروش باید منشور جهانی شود. آقای مشایی چرا این بلا را سر احمدی نژاد دارید در می‌آورید؟ منشور کوروش منشور جهانی شود؟ چرا منشور حضرت علی(ع) در نامه‌ای که به مالک اشتر داده‌اند، سیاسی-حقوقی آن، چرا نباید منشور جهانی شود؟ امسال در نوروز سال ۹۰ جشن نوروز گرفتند. به چه دلیل شما دنبال این‌ها هستید؟ چقدر خرج کردید؟ از ملک عبدالله قاتل مسلمین چرا دعوت کردید؟ این‌ها انحراف بزرگی برای اسلام است. 

حیفم می آید از یعقوبی برای شما نخوانم. یعقوبی چه می گوید؟ نود و اندی جزوه است. درس‌هایی که او می‌گفته‌‍ جالب است. آقای مشایی من نمی‌گویم با این‌ها ارتباط داری اما سوال این است، ارتباط داری یا نداری؟ افکارت که منطبق است. جزوه‌های اول و دوم و سوم، با اینکه من بیست و چند سال است فلسفه می خوانم، نمی‌دانم چه می‌گوید، البته خودش هم نمی‌فهمد. جزوه پنجم نوشته انتظار یا تحسس؟ یعقوبی می گوید ما دو دوره داریم، دوره انتظار و دوره تحسس. می‌گوید دوره انتظار یعنی دوره بدون امام. می‌گوید در زمان انتظار یعنی زمان پس از پیغمبر که جانشین معرفی شد اما محقق نشد. امام باقر و امام صادق فرصت پیدا کردند چیزهایی یاد دادند که این‌‌ها امروزه اسم‌اش را فقه می‌گذارند منتها این‌ها علم نیست. می گوید امام صادق در سرزمین‌های مختلف فقیهانی را انتخاب می‌کردند که این زمان را دوره انتظار می‌گفتند منتها زمان ما دوره، دوره انتظار نیست. دوره تحسس است! دیگر مراجعه به فقها لازم نیست. چند سطری از این جزوه را برای شما می خوانم. مشایی یک ذره باور به ولایت فقیه ندارد. احمدی نژاد گول دارد می خورد. جمله یعقوبی این است: ما باید فرهنگ انتظار را کنار بگذاریم و فرهنگ تحسس را جایگزینش کنیم. 

می گوید موضوع بعد موضوع اصلاح ساختار قانون گذاری است. چه اشکالی دارد آن جا که به اسم مجلس شورای اسلامی است هر ماه، هر شش ماه، هر یک سال، چیزهایی که حضرات نوشته‌اند، جمع کنند، ببرند، در یک مجلس نمادین سالانه بروند آنجا بنشینند، نه اینکه برای یک مکان چند ده میلیارد خرج کنند. 

جای جدید و تجملی درست کنند. نه منظور این نیست. بروند در حسینیه بنشینند، در بیابان در مسجد هر جا بروند. به یکی از حرم‌های مطهر بروند بگویند مولا جان ما اینها را به عنوان پیش نویس، به عنوان چرک نویس نوشته ایم، شما قبول می کنید؟ اگر شما امضا کنید حکم است. اگر شما امضا کنید قانون است. آقایان فوری جواب می‌دهند، اینجا ما مچ‌ات را گرفتیم. 

ما در قانون اساسی این موضوع را پیش بینی کرده‌ایم. اینها در صورتی اعتبار دارد که شورای نگهبان تایید کند. شورای نگهبان هم از جانب رهبر معظم انقلاب است و اگر ایشان قبول کند یعنی همه چیز درست است. عرض می‌کنم اگر ما رهبر معظم انقلاب را به گونه‌ای مد نظر بیاوریم که نتیجه آن فراموشی امام زمان باشد این فعل در قبال رهبر معظم انقلاب باطل است. حتی اگر شما بگویید شورای نگهبان تایید کند، تایید اسلامی است؟ نه عزیز من! امام زمان اگر تایید کند تایید خدایی است. تایید شورای نگهبان دلیل بر تایید خدایی نیست. تایید رهبر معظم انقلاب هم دلیل بر تایید خدایی نیست. اگر شما به این نیت باشید که دوره ظهور است. 

دوره، دوره غیبت است. من گشتم آقایان مجلس شورای اسلامی هم بلند شوند بگردند، بخواهند آن‌هایی را که آماده کرده‌اند به عنوان چرک نویس عرضه کنند. هر سال واقعا ده روز بخواهند بگردند بگویند مولا جان می‌خواهیم پیدایتان کنیم نه به این نیت که ما الان برویم به قم پیدا نمی شود. جمکران برویم پیدا نمی‌شود. امام را نمی‌توانیم پیدا کنیم. اگر مشهد هم برویم پیدا نمی‌کنیم. فلان جا هم برویم نمی‌توانیم پیدا کنیم. خوب از اول دیگر زحمت نکشیم. یک دفعه ببریم پیش رهبر انقلاب، نه. این کلاه سر خود گذاشتن است. شما باید یک مدت بگردید. با تمام وجودتان. به نیت تحسس امام زمان بگردید. این چرک نویس‌هایی که نوشته‌اید عرضه کنید. اگر ده روز گشتید امام را پیدا نکردید نزد رهبر معظم انقلاب بروید. بگویید آقاجان ما گشتیم مولایمان را پیدا نکردیم لذا آمدیم سراغ منصوب از جانب امام زمان. در این صورت شما فرهنگتان یک مقدار بوی تحسس را دارد. 

امیری فر مصاحبه کرده و گفته است آقای مشایی اسلام ناب را معرفی می کند و ما آمده‌ایم مجلس را بگیریم تا اصولگرایان را شکست بدهیم. دست این‌ها در دست اصلاح طلبان است. این‌ها با اصلاح طلب‌ها یک هدف دارند. از آقای مشایی شما در این فتنه‌ها یک جمله بیاور که فتنه‌گران را محکوم کرده باشد، نداریم. آن قدر گندش بالا آمد که صادق زیبا کلامِ سبز سبز سبز می‌گوید: (که می گوید من طرفدار رضا خان هستم) بهترین چهره اصولگرایی آقای مشایی است، چون تا حالا نسبت به هیچ کس توهین نکرده است. سایت آقای مشایی در ایامی که آقای احمدی نژاد خانه نشین بود، نظام را تهدید کرد کرد؛ روزنامه باز کرد، روزنامه هفت صبح. سردبیرش معاون سردبیر روزنامه اعتماد است. ان شاالله که پیش بینی آقای مصباح محقق نمی‌شود . ایشان فرموده است فتنه بزرگی نظام را تهدید خواهد کرد.

نظرات 2 + ارسال نظر
س ی د ع ب ا س دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:46 ق.ظ http://www.larzeshgir.blogfa.com

بصیرت به سان پیف پاف است برای این حشرات موذی ...

دوست یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 04:57 ب.ظ

پس خطر مشایی از موسوی و کروبی بیشتر است. ولی آقا که به سوال درباره مشایی گفت بحث فرعی نظامه و درباره فتنه این همه حرف زد و گفت نگذارید فتنه کم رنگ شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد