نفرین بر صهیونیسم

ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است مابرآنیم که این ذکر جهانی بشود

نفرین بر صهیونیسم

ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است مابرآنیم که این ذکر جهانی بشود

سینمای یهود، یکی از مخوف ترین رسانه های جهان

سینمای یهود یکی از مخوف ترین رسانه های گروهی و دیداری و شنیداری است که یهودیان سالهاست از آن به نام ابزاری درجهت ارائه چهره ای پلید و ناهنجار از مسلمانان و اعراب بهره گیری کرده و می کند.
یهودیان در جهت تحقق اهداف شوم خود پی بردند، و دریافت که می تواند از این ابزار تبلیغاتی و رسانه ای برای گسترش اندیشه صهیونیسم و پایه ریزی میهن واحد یهود حداکثر بهره گیری را ببرد...
در مقاله حاضر عملکرد سینمای یهود و تاریخچه آن مختصراً مورد بررسی قرارمی گیرد تا ماهیت این روند برای خوانندگان آشکارشود.

رژیم صهیونیستی از آغاز پیدایش کوشید تا از طریق عناصری چون درام، تاریخ، و تراژدی اندیشه واهی کشته شدن 6میلیون یهودی در کوره های آدم سوزی هیتلر را در ذهن نسل های جوان درسراسر این کره خاکی جا بیندازد و به اصطلاح آن را به مخاطبان تلقین کند.
این سینما توانست با همین شیوه ضمن ارائه تصویری مظلومانه از «تیره یهود»، غربی ها را وادارد تا درقبال اشغال فلسطین و اخراج مردم ستمدیده آن، مواضعی جانبدارانه اتخاذ کرده و یهودیان را مورد پشتیبانی قرار دهند.
یک سرباز حتی اگر بهترین جنگ افزار را در اختیار داشته باشد بدون نقشه و دوربین نمی تواند راه پیداکند و مواضع دشمن را از میان ببرد.
سینما هم همین نقش را برای «یهودیان و رژیم صهیونیستی» بازی کرد و مایه ای شد تا این حرکت ناپاک راه خود را به سوی عقل و اندیشه ملل جهان، بویژه کشورهای عربی و اسلامی هموار کند.

نخستین جلوه های سیطره «صهیونیسم» بر سینمای جهان در «هالیوود» تجسم یافت.
هالیوود از ادغام هفت شرکت بزرگ سینمایی یعنی «متروگولدوین مایر، فوکس، پارامونت، کلمبیا، یونیورسال، وارنر، ویونایتدآرتیست»، به وجود آمد.
نغز اینجاست که مؤسسان این شرکت ها همگی «یهودی» هستند.
برای نمونه شرکت متروگولدوین مایر بدست «لوئیس مایروسام گولدوین» راه اندازی شد.
ویلیام فوکس، شرکت فوکس سده بیستم را بنا نهاد، و «آدولف زوکور، هری کوهین، کارول لایملی و ژاک وارنر» به ترتیب شرکت های «پارامونت، کلمبیا، یونیورسال و وارنر» را پایه گذاری کردند.
از این پس بود که «صهیونیسم» کوشید تا تمام توان خود را برای سیطره بر هنر هفتم جهان در هالیوود متمرکز کند، این وضع تا آنجا پیش رفت که این اختاپوس هفت دست به یکی از دژهای هنری و فرهنگی صهیونیسم بدل شد و توانست در مدت زمانی نه چندان طولانی جامعه آمریکا و دیگر جوامع دیگر از آن میان جوامع عربی و اسلامی را محور خود سازد.

جرج سادول - کتاب تاریخ سینما

جرج سادول در کتاب خود با نام «تاریخ سینما» در این باره می گوید: «دیگر در برابر هنر چیزی جز راهزن ها، خرده تاجرهای کم اهمیت، پوست فروش ها و ماهی فروش ها باقی نمانده که بیشتر آنها را مهاجران نو رسیده مانند «ویلیام فوکس، کارل لایملی، لویس مایر، ساموئل گولدویچ، برادران وارنر و آدولف زوکور» در بر می گیرند.
  صهیونیست در همان آغازین روزهای پیدایش صنعت سینما، به ستمدیده نمایی پرداختند وبرای به اصطلاح ستم و ستمی که بر «قوم یهود» در این کره خاکی رفته است، اشک تمساح ریختند، که برآیند آن ساخت چندین فیلم درباره کشتار یهودیان بود.
وضع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه در سال 1948 رویدادی مخوف جهان را تکان داد.
این رویداد پایه ریزی دولت اسرائیل بود، از این زمان به بعد سینمای صهیونیستی در راستای اهداف گسترش طلبانه اسرائیل و اربابش آمریکا نهادینه شد و گروه های یهودی به ویژه در ایالات متحده آمریکا، تمام کوشش خود را به سوی نگهداری و بقای این کیان نامشروع مصروف کردند.
لذا می بینیم که از سال 1948 رابطه ای استوار و عمیق میان هالیوود و اسرائیل پدید آمد که حتی پس از پایان دوران استودیوها نیز ادامه یافت و با بلعیده شدن شرکت های کوچک تر فیلم سازی بدست این غول هنری، این رابطه ابعاد تازه ای به خود گرفت.
ولی اگر کسی گمان کند «سینمای یهود» تنها به اسرائیل محدود شده و هدفش تنها و تنها نگهداری این رژیم است سخت در اشتباه است، چه اینکه حکمای صهیون این صنعت را نه تنها برای نگهداری موجودیت اسرائیل بلکه برای توجیه وحشی گری ها و دد منشی های اشغالگران صهیونیست بر ضد ملل مسلمان و عرب و بویژه مردم ستمدیده فلسطین و توجیه اشغال این سرزمین مقدس و همچنین سرپوش گذاشتن بر دیگر جنایات تیره یهود در درازای تاریخ می خواهند.
برای یهودیان، سینما ابزاری است برای حمله به اسلام و اعراب.
ابزاری برای تحقق اهداف و منویات شوم سردمداران یهود، تا بدست آن اسرائیل را به نام واحد مردمسالاری و آزادی در میان کویر خشک اعراب و مسلمانان تروریست شناسایی کنند!!! ازاین روست که ما در اسرائیل سینمایی را می بینیم مشحون از دگماتیسم، کاپیتالیسم و امپریالیسم و در برابر تهی از مضامین و ارزش های انسانی که ابری سیاه از ملیتاریسم، و تجاوزگری آن را پوشانده است.
نغز اینجاست که یهودیان که فلسطین را غصب کرده و نام اسرائیل را بر آن گذاشته اند درباره این سرزمین و طبیعت زیبای آن کتاب ها نوشته اند.

مرکز فیلم اسرائیل

در یکی از این کتاب ها که از سوی مرکز فیلم اسرائیل منتشر شده چنین می خوانیم: «هرروز که می گذرد شمار فیلم های بیگانه بیشتری در اسرائیل فیلمبرداری می شود، چون اسرائیل مزایا و ویژگی های فراوانی دارد، اسرائیل کشوری است کوچک که می شود پهنا آن را در90 دقیقه و طول آن را در7 یا 8 ساعت با ماشین پیمود، هرجا که می روی پر است از کوه، جنگل و دشت و رودخانه های پرآب و روستاها و دهکده هایی که خانه های آن با معماری های زیبای سنتی تزئین شده است.
همچنین اسرائیل آب وهوای بسیار خوب و معتدلی دارد که بیشتر شبیه آب و هوای کالیفرنیا است، ازسوی دیگر این سرزمین خاستگاه چندین فرهنگ و شهریگری بزرگ جهان است و هر کارگردان با هر سلیقه می تواند به آسانی هر چه را که بخواهد در اسرائیل یافته و فیلم بسازد.»

 

نکته دیگر آن است که در اسرائیل هزینه ساخت یک فیلم 25 تا 30 درصد کمتر از اروپای غربی است و دولت (اسرائیل) هم تسهیلات ویژه ای در اختیار سینماگران و کارگردانان قرارمی دهد از این روی بیشتر کارگردانان برای فرآوری فیلم به اسرائیل می آیند. لازم به نوشتن است که فیلمهای ضد ایرانی «بدون دخترم هرگز» و «سنگسار ثریا م.» به دلیل شباهت این سرزمین به ایران، در اسرائیل فیلمبرداری و ساخته شده است.

فیلم بدون دخترم هرگز

فیلم سنگسار ثریا م.

توجه کنید که اسرائیلی ها از فلسطین سخن می گویند، آنها منابع این سرزمین مقدس را تاراج می کنند و آن را به پای غربی ها می ریزند تا با ساخت فیلم های مبتذل و به دور از واقعیت ذهن نسل های جوان کشورهای عربی و اسلامی را منحرف کنند، آن هم درحالیکه آن سو تر درغزه و کرانه باختری مردم بی دفاع فلسطین به فجیع ترین وضعی کشته می شوند، ولی هیچ دوربین غربی آماده ثبت حتی یک صحنه ازآن هم نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد